تحقیق در موردچون ديوارها فرو ريزد و لانه كبوتران ويران شود ،
به آسماني نگاه كن ، همسايه
آن كبوتر كه از فراز شهر پرواز كرد و از نظر گريخت
يادهاي ماست
يادهاي جمعي ما ،
خاطراتقومي ماست
كه ما را با يكديگر آشنا مي كرد .
خانه ، مظهر مسلم آرامش يافتن ، در درون و خود را از دغدغه «بيرون» وارهاندن است و در آغازنيز براي رسيدن به اين هدف اصولي ، انسان نقشه آن را طرح كرد و در اين نقشه ، ساختمان يك بنا ، تعادل و انسجام ميان اجسامي كه آنها را به توازن و تناسب و با توجه به طبيعت ذاتي آن اجام و با عنايت به طبيعت ذاتي انسان برپا ساختند . در اين هماهنگي يكايك اجزاء به كمك يكديگر ، كلي را تشكيل مي دهند و فضايي را بوجود مي آورند كه در حقيقت نمايانگر فضاي عالم نامتناهي است .
3-4- فرم بنا
خصوصيات كلي فرم بنا در اين مناطق به قرار ذيل است :
الف-ساختمانها بصورت حياط مركزي و نيمه درون گرا
ب-حداكثر استفاده از سايه و كوران هوا
ج-ارتفاع اتاقها زياد و پنجره ها بلند و كشيده
د-ايوانها وسيع و مرتفع
ه- عدم وجود زيرزمين
و.طاقها غالباً مسطح
ه-در اين كناره اكثر ساختمانها نيمه درون گرا هستند و اطاقها در اطراف يك حياط مركزي قراردارند . فرق عمده اين ساختمانهاي حياط مركزي با ابنيه مشابه در مناطق فلات مركزي ايران در اين است كه با وجود آنكه اين ساختمانها درون گرا مي باشند ، ولي ارتباط آنها با فضاي خارج كاملا بسته نيست و پنجره هاي بلند و مرتفع و ايوانهاي وسيع رو به فضاي كوچه و يا ميدان در طبقات دوم و خصوصاً سوم ساختمان دارند . (اشكال 8-4و11-4) . دليل اين امر بدين لحاظ است كه به منظور استفاده از تهويه دو طرفه هوا در داخل اتاق و كاستن از شدت گرما ، با باز كردن پنجره هاي رو به حياط از يك طرف و پنجره هايي روبه كوچه از طرف ديگر اين تهويه صورت مي گيرد . همچنين هنگام عصر و غروب كه از شدت آفتاب كاسته مي شود ، اهالي در ايوانهاي خارجي رو به دريا مي نشينند و از جريان بادي كه بين درياو ساحل وجود دارد لذت مي برند .
ايوان در اين منطقه از ساير نواحي از ايران بزرگتر است و فضاي بسيار مهمي در ساختمان محسوب مي شود . در فصول گرم كه مدت آن حدود نيمي از سال است ، اغلب فعاليت هاي روزمره در داخل ايوان انجام مي شود ، زيرا در ايوان هم تهويه به خوبي صورت مي گيرد و هم در زير سايه قرار دارد . خانه هاي مسكوني در اين بندر همانند خانه هاي مسكوني در ساير اقليمهاي ايران ( به جزء اقليم معتدل و مرطوب جنوب درياي خزر ) به صورت حياط مركزي است يعني حياط در وسط خانه و اطاقها در اطراف آن مي باشد
(شكل 14-4 ) . در اينجا نيز مانند ساير مناطق ، خانه اغنيا از چند حياط به نامهاي بيروني ، اندروني و خدمات تشكيل شده است . حياط بيروني مختص افراد نا محرم ، مردان ، مهمانان مرد خانه و بالاخره تجارتخانه مرد خانه است. اين حياط و اتاقهاي مجاور آن بزرترين و بهترين قسمت ساختمان ميباشد . بخش اندروني مختص افراد محرم مي باشد و معمولا زنان و دختران خانه و اقوام نزديك در اين قسمت هستند . بعضي از خانه هاي بزرگتر حياط سومي داشته اند به نام حياط خدمات كه مخصوص خدمه و احياناً نگهداري طيور و چهارپايان بوده است و مختصر تر و ساده تر از ساير قسمت هاي خانه است.
عملكرد هاي گوناگون اين خانه نه تنها به وسيله حياطهاي مختلف تقسيم مي شود ، بلكه در هر حياط نيز طبقات مختلف خانه داراي عملكرد هاي متفاوتي است .
همانگونه كه ذكر شد به دليل بالا بودن سطح آبهاي زير زميني و رطوبت بسيار زياد هوا ، زير زمين در اين خانه ها وجود ندارد . لذا ساختمان از طبقه همكف شروع مي شود كه اين طبقه مخصووص امور خدماتي و انبار است . دليل اين امر بدين لحاظ است كه چون حياط اين خانه ها نسبتا كوچك و ارتفاع ديوارها زياد است ، در اين طبقه امكان دسترسي به نور مستقيم آفتاب وجود ندارد و هميشه در سايه و نمدار مي باشد . به علاوه اغلب كف و ديوارههاي آن رطوبت زمين را بالا كشيده و نمناك است . رطوبت سنگين هوا نيز در سطح حياط وجود دارد و به دليل محصور بودن كامل حياط از چهار طرف ، اين رطوبت تهويه نمي شود . علاوه بر اين ، در اين خانه ها بدليل محرميت ، پنجره رو به بيرون در طبقه هم كف وجود ندارد و تهويه هوا در داخل اتاقها به سختي صورت مي گيرد . لذا اين طبقه كه اهميت كمتري دارد و ارتفاع آن نيز نسبت به طبقات فوقاني كمتر است ( شكل 15-4) ، محل نگهداري مايحتاج خانواده مي باشد و اگر تجارتخانه آقاي خانه در همين منزل باشد ، كه اغلب اين طور بوده ، مال التجاره نيز در همين طبقه نگهداري ميشده است. آشپزخانه و آب انبار نيز در همين طبقه مي باشد .
آشپزخانه معمولا بين بخش اندروني و بيروني قرار دارد تا امكان دسترسي به آن از هر دو بخش ميسر باشد . خانم خانه پس از طبخ غذا ، آن را براي آقاي خانه و يا مهمانان و همكاران وي مي فرستاده است .
با توجه به اينكه در شهر لوله كشي وجود نداشته و آبهاي زير زميني نيز شور بوده ، وجود آب انبار در خانة اغنيا يك امر حياتي و لازم به شمار مي رفته است . در هنگام بارندگي ، آب جاري شده بر روي پشت بام و حياط به سمت آب انبار كه مانند يك حوض در كف يكي از اطاقهاي طبقةهمكف قرار داشته هدايت مي شده است و در طول سال از اين آب جهت پخت و پز و آشاميدن اسنفاده مي كردند .
براي شستشوي بدن و ظروف ،از آب شور يا تلخ كه از چاه بدست مي آمده استفاده مي شده است و از آب شيرين فقط براي آب كشي بدن يك سطل آن را بر روي خود مي ريختند . افرادي كه آب انبار در منزل نداشته اند از آب انبار عمومي شهر استفاده مي كرده اند .
طبقات اول و دوم خانه جنبه مسكوني داشته است . اين طبقات از رطوبت سطح حياط و كف زمين به دور هستند . سقف اطاق در اين طبقات بسيار بلند است كه گاه به چهار متر و يا بيشتر مي رسدو داراي پنجره هاي بزرگ به سمت حياط و به سمت خيابان مي باشند . لذا جريان دو طرفه هوا در اين اطاقها ميسر است كه باعث تهويه مناسب اتاق و كاهش حرارت مي شود .
2-3-6-طاق و گنبد
همانگونه كه قبلاً ذكر شد ، به دليل كمبود چوب در فلات مركزي
ه:بازشوها كوچك
و:ايوانها و حياط ها كوچك
ز:ديوارها نسبتا قطور
خانه هاي سنتي در اين نواحي نيز مانند مناطق مركزي ايران به صورت حياط مركزي احداث مي شوند . منتهي در اينجا اطاقهاي واقع در سمت شمال حياط از ساير قسمتها بزرگتر و وسيعتر است و تالار يا اطاق اصلي نشيمن خانه در همين سمت واقع مي باشد . اين مطلب به دليل استفاده از تابش مستقيم و حرارت آفتاب در زمستان است و چون فصل تابستان عمدتا كوتاه و دماي هوا نسبتاً معتدل است ، از سمت جنوب ساختمان كمتر استفاده ميشود . اتاقها جنوبي و در بعضي از خانه ها اگر اتاقهاي شرقي و غربي نيز وجود داشته باشد ، اكثراً جهت انبار و فضاهاي خدماتي مانند اتاق خدمه و يا سرويس هاي بهداشتي مورد استفاده قرار مي گيرد . اين خانه ها اغلب داراي زير زمين با سقف كوتاه ، در زير قسمت زمستان نشين هستند كه در تابستان به خاطر آنكه هواي آن نسبتا خنك است . جهت سكونت اهل خانه مي باشد . در شهر همدان به زير زمين « سيزان » مي گويند و در بعضي از خانه ها كه مسير قنات و يا شعبات آن از زير ساختمان رد مي شود ، سيزان توسط چند پله به چشمه كه محل برداشت آب از قنات است و از كف سيزان پايين تر واقع شده ، مرتبط مي باشد (شكل 4-5) .
از آنجاييكه هوا در اغلب مواقع سال سرد و يا بسيار سرد است ، لذا اكثر فعاليت هاي روزمره در داخل اتاقها صورت مي گيرد . به همبن دليل ابعاد حياطها در اين نواحي قدري كوچكتر از مناطق فلات مركزي ايران است و عمق ايوانها نيز از مناطق جنوبي كشور به مراتب كمتر مي باشد .
در اكثر شهرهاي مناطق سرد سير ، همانند مناطق گرم و خشك ايران ، كف حياط ساختمانها يك الي يك و نيم متر پايين تر از پياده رو است تا آب انبار واقع در زير زمين نمود . البته پايين تر بودن ساختمان از سطح معابر باعث حفظ حرارت درون ساختمان نيز مي شود ، زيرا زمين مانند يك عايق حرارتي اطراف خانه را احاطه كرده و مانع تبادل حرارت بين ساختمان و محيط اطراف مي شود . به طور كلي در مناطق سرد بايد حداكثر كوشش صورت گيرد كه سطح تماس بنا با سرماي خارج كمتر باشد تا حرارت كمتري به خارج نفوذ كند . لذا احجامي نظير مكعب و مكعب مستطيل كه نسبت سطح بيروني آنها به حجم داخل بنا كم مي باشد ، جهت اين ناطق مناسب است . قطر زياد ديوارها و بازشوهاي نسبتاًكوچك نيز به جلوگيري از تبادل حرارتي بين داخل و خارج بنا كمك مي كند . قطر زياد ديوار كه از مصالح بنايي است خود به عنوان منبع ذخيره حرارت عمل مي كند و در طي روز كه افتاب به آن مي تابد و گرم مي شود ، كماكان گرماي خود را در شب حفظ كرده و به تعديل دماي داخل ساختمان كمك مي كند .
كليات فرم بنا در اين طبقات به قرار ذيل است :
الف-كلية بناها بصورت كاملا درون گرا و محصور
ب-كليةبناها داراي حياط مركزي ( به جز حمام ) و اغلب آنها داراي زير زمين ، ايوان و باد گير
ج-كف ابنيه و خصوصاً حياط پايين تر از سطح معابر
د-ارتفاع اطاقها نسبتا زياد
ه-اطاقها غالباً قوسي و گنبدي
و-ديوارها نسبتا قطور
چنانچه ذكر شد ، نوسان درجه حرارت در منطقه بسيار زياد و. ميزان رطوبت هوا كمتر از حد آسايش انسان است . همچنين تابش آفتاب و حرارت آن در تابستان محيطي گرم و سوزان ايجاد مي كند و بادهاي پر گرد و غبار كويري كه در بسياري از روزهاي سال در جريان است ، مخّل آسايش مي باشد . لذا با ايجاد يك محيط مركزي در وسط ساختمان و تعبيه حوض آب و احداث باغچه ، باعث افزايش رطوبت در فضاي زيستي ساختمان شده و ديوارهاي خشتي و آجري كه به لحاظ تحمل بار سنگين اطاقهاي قوسي و گنبدي با ضخامت نسبتا زياد ساخته مي وند ، مانند يك خازن حرارتي ، نوسان درجة حرارت در طي شبانه روز را كاهش مي دهند . و بالاخره با قراردادن كليه بازشوها روبه فضاي نسبتا مرطوب و معتدل حياط و مسدود نمودن جدارة خارجي ساختمان ( به جز در ورودي ) ، ارتباط فضاي زيست داخل با فضاي خارج تا حد امكان قطع شده و يك اقليم كوچك و مناسب براي آسايش انسان در اقليم گرم و خشك منطقه احداث شده است .
در دنبالة مطلب ساختمانهاي مسكوني و در فصول بعدي ساختمانهاي تجاري ، مذهبي و خدماتي مورد مطالعه قرار خواهد گرفت .
1-3-6-خانه هاي چهار فصل
تطبيق شيوه هاي زندگي با شرايط اقليمي از خصوصيات بسيار مهم اين نواحي است . نمونه بارز آن در كارخانه هاي درون گراي اين مناطق كه به خانه هاي چهار فصل موسوم است ، مي توان مشاهده نمود . اطاقهاي اطراف حياط اين ساختمانها بنابر فصل معين سال مورد استفاده قرار مي گيرند . نحوة انجام اين كار بدين طريق است كه در سمت شمالي حياط كه افتاب مايل زمستان به آن مي تابد ( پناه ) و از گرماي بيشتري برخوردار است ، قسمت زمستاني نشين مي باشد و اغلب فعاليتهاي روزمره اهل خانه در اين سمت ساختمان انجام مي شود . در تابستان عكس اين عمل صورت مي گيرد و اطاقهاي سمت جنوب حياط كه در 24 درجة سانتي گراد بوده است
(شكل 8-6) .
در مواقعي كه دماي هوا بسيار زياد بوده ، اهل خانه به سرداب رفته و از هواي خنكتر آن استفاده مي كردند . در بعضي از خانه ها كه شاخه هاي مسير قنات از زير آن رد مي شده ، از سرداب راهي به قنات جهت دسترسي به آن وجود داشته و گاهي نيز آب قنات از يك طرف وارد حوض كوچكي مي شده و از طرف ديگر آن خارج مي شده كه به محل آن اطاق حوضخانه مي گفته اند . وجود حوض آب و مجاري ورودي بادگير باعث افزايش رطوبت و برودت در اين فضا مي شده است .
معمولاً ارتفاع قسمت تابستان نشين در اين خانه ها زياد است ( شكل 8-6 ) تا هواي گرم به بالا صعود كرده و هواي خنك تر در سطوح پايين اصاق جايگزين شود . بادگيرها و هواكشها نيز غالباً در سمت جنوبي ساختمان قرار دارند تا تهويههوا بهتر صورت گيرد . بادگيرها هشت طرفه خانه بروجرديها به اتاق اصلي خانه ( تالار ) در طبقة همكف و سرداب زير آن در قسمت تابستان نشين راه دارد و حفره هاي روي گنبد تالار از سمت جريان باد ، عملكرد بادگير و از سمت مخالف آن عملكرد هواكش را دارند كه خود به آسايش ساكنين خانه در فصول گرم كاشان كمك مؤثرتري مي كرده است .
در كنجها و قسمتهايي از خانه كه ارتباط مستقيم با حياط ندارد و در نتيجه نور و تهويه در آنجا كم است ، آشپزخانه و انبار قراردارد . تهويه هوا در آشپزخانه ، سقف اين فضا غالباً بسيار بلند بوده و يك منفذ دايره اي شكل به قطر حدود نيم متر در بالاي گنبد و يا طاق آشپزخانه قرار داشته است . نور مورد نياز آشپزخانه نيز از همين منفذ و يا منفذها سقفي تامين مي شده است .
وجود حوض آب و گياهان در داخل حياط ، كمبود رطوبت هوا را جبران مي كند و علاوه بر ايجاد سايه ، لطافت هوا را نيز افزايش مي دهد . كلية بازشوها و ورودي اطاقها به حياط و يا به فضاي منتهي به آن باز مي شوند و حياط به عنوان فضاي ارتباطي بين كلية قسمتهاي خانه مي باشد . تقريبا هيچ پنجره اي به بيرون خانه باز نمي شود و تنها باز شويي كه با بيرون ارتباط دارد ، در ورودي است كه از طريق هشتي و دالان نسبتا بلند ، به حياط مرتبط مي شود .
در اغلب خانه ها يك تخت چوبي بزرگ در حياط وجود داشته در تابستان اهل خانه در هنگام عصر و غروب باغچه ها را آب مي داده اند و حياط را آب پاشي مي كردند و فعاليتهاي مختلف مانند دور هم نشستن ، غذا خوردن يا خياطي و كارهاي ديگر بر روي اين تخت انجانم مي شده . در اين موقع اهل خانه غالباً ، اوقات خود را در حياط و فضاي معتدل و خنك آن سپري ميكردند . در شب هنگام نيز بر روي تخت در حياط مي خوابيدند . البته در بعضي از اوقات بر روي پشت بام كه در طي شب و خصوصاً هنگام سحر خنك تر از ساير قسمت ها است ، مي خوابيدند .
سطح حياط خانة بروجرديها ، مانند ساير خانه هاي مشابه ، از سطح طبيعي زمين و كوچه پايين تر است ( شكل 8-6 ) . پايين تر بودن سطح حياط نسبت به كوچه دراي چهار مزيت است :
1-آب قنات و يا نهر كه در جويهاي همسطح كوچه جاري است ، به طور طبيعي سوار باغ و باغچه داخل حياط و اگر آب انبار در زير زمين باشد ، سوار مخزن آب انبار مي شود .
2-با قرار گرفتن بخشي از ساختمان در داخل زمين ، تبادل حرارت بين داخل و خارج بنا كاهش مي يابد و نوسان درجه حرارت كمتر مي شود .
4-در مقابل نيروي زلزله ، پايه هاي ساختمان و در نتيجه كلّ بنا مقاومت بهتري نشان مي دهد .
عمق بعضي از حياط ها را از حدّ معمول نيز بيشتر مي گرفتند تا جهت آبياري باغ و باغچه به آب قنات كه زير حياط رد مي شده ، دسترسي پيدا كنند. به اين حياطها گودال باغ و يا گودال باغچه مي گفته اند .
در اينجا بايد متذكر شد كه وسعت خانه و تعدا حياطهاي آن بستگي به توان مالي و موقعيت اجتماعي مرد خانه داشته است . خانة افراد تنگدست به زحمت از چند اطاق و احياناً يك حياط تجاوز مي كرده كرد ، در حاليكه خانه اغلب افراد نسبتاً مرفه داراي دو حياط يكي بيروني جهت آقايان ، نامحرمان و بعضاً انجام امور شغلي آقاي خانه و حياط ديگر ، اندروني كه مخصوص خانمها و افراد محرم بوده است .
خانة امرا و متمولين بيش از دو حياط داشته و در نهايت تعداد آنها به شش حياط مي رسيده كه هر كدام داراي عملكرد خاص خود بوده است . چهار حياط ديگر عبارت از حياط اصطبل ، خدمه ، خواجگان و نارنجستان بودند .
حياط اصطبل معمولاً در نزديكي در ورودي خانه بوده تا پس از انتقال چارپايان به اصطبل ، وارد قسمتهاي ديگر خانه شوند . حياط خدمه چنانچه از اسم آن مشخص است ،مختصّ زندگي خدمتكاران خانه بوده است . حياط خواجگان مجاور قسمت اندروني خانه احداث مي شده و محلّ زندگي خواجگان حرمسرا بوده است و بالاخره نارنجستان يك حياط نسبتا كوچك و زينتي بوده كه در باغچة آن انواع مركبات مانند نارنج و پرتقال مي كاشتند . در شهرهايي مثل يزد و اصفهان كه در زمستان هوا سرد است و معدل تعداد روزهاي يخبندان ساليانه به ترتيب 56 و 69 روز مي باشد .در زمستان در شب هنگام و يا در مواقع يخبندان روي حياط نارنجستان را مي پوشاندند و بدين ترتيب ، همواره از طراوت و زيبايي و تماشاي برگها هميشه سبز آن لذت مي بردند .
طول و عرض حياطهاي خانه هاي مسكوني در دزفول و شوشتر نسبت به حياطهاي مشابه در مناطق مركزي ايران كوچكتر و از حياطهاي مشابه در مناطق مركزي ايران كوچكتر و از حياطهاي خانه هاي سواحل جنوبي قدري بزرگتر است . ارتفاع اطاقها نيز از اتاقهاي مشابه در سواحل جنوبي كوتاهتر است . در اين دو شهر جهت پي از سنگ و به منظور نماكاري و اجراي طاقها از آجر استفاده مي شود .
حياط مركزي
به غير از سواحل درياي خزر ، در شهرها و روستا هاي ساير مناطق اقليمي ايران ، فرم ساختمانهاي حياط مركزي ، بارزترين شكل ابنيه سنتي بوده است و از مناطق گرم و مرطوب جنوب تا نواحي كوهستاني و همچنين مناطق گرم و خشك ، اين مطلب كليت دارد .
از جمله نمونه هاي ساختمانهاي حياط مركزي ، در شهر باستاني « اُور » در جنوب شرقي كشور عراق متعلق به چهار هزار سال قبل يافت شده است . در اين شهر كهن كه در منطقه گرم و مرطوب بين النهرين واقع بوده ، ساختمانهاي حياط مركزي در كل بافت شهر گسترده بوده است ( شكل 7-7 ).
در ايران نيز از ازمنه قديم از اين فرم بصورت گسترده استفاده مي شده و براي اكثر ساختمانها با عملكردهاي گوناگون مورد استفاده قرار مي گرفته ايت . ساختمانهاي تجاري مانند سراها و تيمها ،ساختمانهاي مذهبي مانند مساجد ، مدارس ، تكايا و حسينيه هاي مسكوني در اكثر موارد بصورت حياط مركزي احداث مي شده است . حتي در مقياس كلان شهر مراكز محلات و مركز شهر نيز بعضاُ به شكل حياط مركزي بوده است . البته همانگونه كه در فصول قبل اشاره شد ، تفاوت مختصري بين ابنيه حياط مركزي در مناطق گرم و مرطوب و نواحي كوهستاني وجود دارد . ساختمانهاي حياط مركزي در مناطق گرم و خشك و سرد ايران ، بالاخص ابنيه مسكوني كاملاًدرون گرا هستند و ارتباط بسيار كمي با محاط خارج دارند . ولي در مناطق گرم و مرطوب ساختمانهاي حياط مركزي نيمه درون گرا مي باشند و با محيط خارج از طريق ايوانها و بازشوها تا حدي ارتباط بصري و فيزيكيدارند . همچنين در خانه هاي حياط مركزي مناطق سرد ، اطاقهاي سمت شمالي حياط كه رو به آفتاب هستند ، وسيعتر و مهمتر مي باشند ، و هر چه از سرماي منطقه كاسته شود ،سمت پشت به افتاب يعني بخش جنوبي اهميت بيشتري پيدا مي كند
( شكل 25-6 ) .
مرحله بعدي تكامل حياط مركزي ، استفاده از ايوان در جوانب حياط بوده است . از قديمي ترين نمونه هاي بجاي مانده از اين نوع ساختمانها ، بقاياي قصر آشور از دوره اشكاني در بين النهرين است ( شكل 8-7 ) . فرم ساختمانهاي حياط مركزي با چهار ايوان به عنوان يك الگو براي بسياري از ساختمانهاي سنتي در ايران بوده است .
مسجد جامع يزد
شكل هندسي حياط مستطيل – دو تا ورودي مرحت و احياي اساسي پنج شباستان و تمام حجرات و نوسازي و تعويض كاشي گنبد و چهار ايران در زمان توليت
رختشوخانه زنجان :
بالا قسمت شاه نشين خانواده هاي ارباب مي نستند
تاريكخانه :آب انبار
از حوضچة اول اب آشاميدني
حوضچه روم ظرف شستن رخت شستن
بابل : اكثرخانه ها قبل از وارد شدن به حياط از يك راهروي كوچك وارد حياط مي شوند كه اختلاف سطحي نيز دارا مي باشد كه اين اختلاف توسط چندين بطرف مي گردد بعد وارد محيط بزرگي شده كه دو طرف آن را باغچه هاي ميز مستطيل شكل احاطه كرده اند .
بوشهر : دور تا دور حياط را احاطه كرده است و باغچة كوچكي ( البته نسبت به حياط ) نيز در وسط آن قرار دارد . طبقه همكف آن بدون هيچ اختلاف سطحي با زمين يست و طبقه بعد را از بچه هايي كه دروني است مي شود طي كرد .
در آستارا حياط به شكل مستطيل مي باشد كه باغچه اي نيز در آن واقع شده به شكل مستطيل مستطيل كه يك لبة آن چبيده به ديوار محيطي خانه
در كل شكل در كل هندسي در اين اقليم به شكل مستطيل بوده با ايوانهاي طويل مستطيل شكل همراه با رواقها و ستونهاي چوبي كه آنها را نگه مي دارد ميله هايي كه حياط و اين ايوانها را به هم مربوط مي سازد .
اردبيل : در اردبيل خانه ها داراي حياط اند دروني و بيروني مي باشند كه در اينجا شكل هندسي حياطها مستطيلي است كه حالت كشيدگي ندارد . با باغچه هي مستطيل شكلي كه درد و حياط قرار گرفته حوضي در وسط و در كل باغچه و خانه در وسط حياط مي باشند .
بندر انزلي : مساحت زمين به شكل ذوزنقه مي باشد كه بنا در كنارة آن قرار دارد و حياط آن از ورودي تنها انتهاي زمين مي باشد .
دزفول : بعد از طي كردن يك فضاي باز بعد از ورودي ، به حياط وسيعي مي رسيم كه بدون باغچه مي باشد . در دو طرف راست و چپ حياط پله هايي وجود دارد كه به ايوان بسيار بزرگي مي رسد كه اين ايوان از راست به چپ بنا كشيده شده است و تمام درهاي اطاقها به آن باز مي شود .
مسجد
علي رغم بهره گيري از سبك ها ، تكنيك ها و مصالح متفاوت در ساخت مساجد در ممالك مختلف اسلامي ، حياط مركزي يا صحن يكي از عوامل وحدت دهنده به معماري مساجد در طول تاريخ بوده است . اين عامل در شكلگيري مساجد دوران اوليه اسلام نيز نقش مهمي داشته است و. حياط مركزي گرچه در فرهنگ معماري قبل از اسلام نيز وجود داشته است ، ولي در ارتباط با جهان بيني اسلام معناي جديدي يافت و عامل مهمي در بيان معماري درونگرا كه خصيصه ويژه معماري اسلامي است ، شد .
با اين حال ، اهميت چنين فضايي آن طور كه بايد مورد شناسايي و تدقيق قرار نگرفته است . فقدان تحقيقات و مدارك درمورد صحن مساجد ، هم در زمينه ادبيات مربوط به معماري مساجد مطرح است (بيشترين تحقيقات و بررسي هادر ارتباط با ويژگيهاي بنا ، شيوه هاي ساخت و تزيينات مربوط به آن دردسترس است) ، و هم در مقوله كاربردي و معنايي نمادين و معنوي ، اين كمبود وجود دارد . به همين دليل و ساير ادله مبتلا به جوامع امروزي مثل بهره وري حداكثر از زمين ، ايجاد دسترسي سريع از معبر به شبستان مسجد و عدم شناسايي اهميت و معناي حياط مساجد ، در طرح هاي جديد مساجد غالباً استفاده از صحن محدود گرديده است .
اين مقاله در شناسايي هر چه بيشتر فضاي حياط مساجد ، ابعاد كيفي و اهميت عملكردي آن ، بررسي الگوهاي اوليه و تحول حياط مساجد و نيز كيفيات فضايي آن از قبيل تطابق فرم با عملكرد و تشابهات صحن مساجد با باغ هاي اسلامي مي پردازد .
مقدمه :
قبل ازشروع بحث به نظر مي رسد كه بيان اهميت فضاهاي باز قبل و بعد از ظهور اسلام در ايران ، مي تواند راهگشايي باشد براي ادراك هر چه بيشتر اهميت معنايي حياط (صحن) مسجد و نقشي كه در نفسير مفهوم فضاي معنوي داشته باشد .
در ايران سنت اجراي مراسم و ايين هاي مذهبي در فضاهاي باز به دوره قبل از اسلام بر مي گردد . هرودوت نيز به اين نكته اشاره مي كند كه پارسيان مراسم مذهبي خود را در جاهاي بلند و فضاهاي باز انجام ميدادهاند فضاي مقدسي كه زرتشتيان به آن پاوي مي گفتند زميني مستطيل شكل بود كه چهار طرف آن راپس از خواندن دعايي مخصوص علامت گذاري ميكردند تا روح شياطين از آن خارج شود سپس با آب مقدس تطهير مي شد ، كاهن در گوشه اي مي نشست و در حالي كه ظرفي از آتش روبرويش بود به اجراي مراسم مي پرداخت . اين الگو تاثير بسياري در معماري مكان هاي مذهبي زرتشتيان داشت و گرچه با رشد دين زرتشت، خصوصاً در زمان ساسانيان، آتشكده هاي زيادي ساخته شد ،مقصود اصلي از بناي آتشكده ، حفاظت از آتش مقدس بود و نه محلي براي تجمع عبادت كنندگان . در نتيجه به غير از معدود آتشكده هاي بزرگي كه ساخته شد ، آتشكده هاي معمولي از قبيل آتشكده نياسر در كاشان ابعاد كوچك داشتند و محل نگهداري آتش و تجمع روحانيون در هنگام برگزاري مراسم مذهبي بودند در حالي كه عامه مردم بيرون آتشكده و در فضاي باز جمع مي شدند .
اگرچه بسياري از محققان به كمبود فضاهاي باز در شهرهاي اسلامي اشاره مي كنند و دلايلي از قبيل شرايط اقليمي ، پايبندي به محرميت و تاكيد بر تمايز بين عرصه هاي خصوصي و عمومي را كه ظاهراً مشاركت فضاهاي باز را در شهرهاي اسلامي محدود مي ساخته است مطرح مي كنند ، اما اين دلايل باعث آن نبوده كه فضاي باز در فرهنگ اسلام ، براي مقاصد مذهبي و اجتماعي ، مورد تاكيد نباشند . در حقيقت سنت پرستش پروردگار در فضاهاي باز اهميت زيادي در عبادت مهم دين اسلام داشته از آنجا كه :
– در مراسم حج درمكه مكرمه كه بزرگ ترين اجتماع مسلمين است ، اعمال مهم طواف خانه كعبه ، توقف در عرفات ، رمي جمرات ، و … همگي در فضاهاي باز انجام مي گيرد .
– در آيين مذهبي مربوط به بزگزاري نمازهاي عيدين (اعياد فطر و قربان) و يا ساير مراسم از قبيل نماز باران در خشكسالي كه عبادات دسته جمعي توصيه شده است از مصلي استفاده مي شود كه زميني باز در حومه(و گاه در داخل شهر) است و تنها عنصر معماري آن ديوار و محرابي در جهت قبله است .
-در برگزاري نماز جمعه نيز كه غالباً در مسجد جامع انجام مي شده فضاي باز حياط مسجد كه در واقع مكان برگزاري مراسم بوده اهميت زيادي داشته است . علاوه بر آن در صورت كوچك بودن اين فضا ، از فضاهاي باز ديگر از قبيل ميادين و حياط زيارتگاه ها براي اين منظور استفاده مي شده و مي شود .
در متون اسلامي نيز باز بودن و نداشتن سقف از مستحبات مسجد بوده و بهآن اشاره شده است . بعضي از فقها در بيان حكمت اين استحباب گفته اند كه از جمله اسباب قبول و استجابت دعا نبودن حائل و مانعي بين نمازگزار و آسمان آبي است اگرچه خداوند در همه جا حضور دارد ولي فضاهاي باز و زير آسمان انسان احساس قرب و معنويت بيشتري مي كند .
بررسي تاريخي شهرهاي مسلمين به خوبي نمايانگر اهميت فضاهاي باز در محوطههاي مذهبي و حفظ و تداوم سنت عبادت دسته جمعي در چنين فضاهايي است كه معنويت را از مكاني خاصبهفضاييبيانتهاگسترش ميدهد.
مسجد به عنوان عبادتگاه و سجده گاه مسلمين بايد نسبت به ديگر بنا ها ، ساختمان مشخص داشته باشد ، زيرا مكاني است كه از آن به عنوان خانة خدا ياد مي شود در در فرهنگ و تمدن اسلامي اولين مسجدي كه داراي نظام معماري اسلامي است مسجد ابنيه در مدينه است . كه اين مسجد در زمينه مستطيل شكل به ابعاد زراع (30×30 متر ) و به صورت حياط مركزي كه در سمت ديوار شمالي داراي سه رديف و در هر رواق ستون بود ساخته شد . مساجد دوران اسلامي 70×70 كه بعد از آن ساخته شدند تا تقليدي از شكل مسجد ابني در مدينه هستند و يا تقليد از آن بر اساس توصيفات موجود مساجد موجود . مساجد موجود در ايران نيز داراي چنين وضعيتي هستند . مثل مسجد جامع فرح در يزد و تاريخانه دامغان .
نخستين مساجد در ممالك اسلامي بصورت شتتانس ساخته شدند كه معمولاً بر طبق طرح مسجد النبي در مدينه بود بعداً گند خانه ( شبستان خانه ) و ايوانهاي بلند اضافه شد . نقشه آنها بصورت درون گرا طراحي مي شد و حياطي مركزي داشتند و هيچگونه ايراني از بيرون به داخل آن بيرون نداشت .
معماري مسجد نيز چون معماري بناهاي سرزمينمان مي بايست تا با اقليم همساز و دمساز باشد . در زمستان شبستانهاي زير زميني و در بهار شبستانهاي هم كف ،و در گرمسير تابستانها را در شبستانهاي زير زمين سر مي كنند .
در گذشته براي فراهم آوردن آب نيز در هر اقليمي تدبيرهايي داشتند . جايي جوي روان آب بود و پاكنه اي كه از جوي همجوار آب به مسجد مي آورد و چاه بود . دستك و منبع و گاورو كه آب از چاه بيرون مي كشيدند و به انبار مي كردند . با تمبوشه به حوض مي آوردند . حوضخانه چهل شير مدرسه عالي شهيد مطهري در ميدان بهارستان تهران گواه زيبايي بر اين گفتار است .
انتخاب جايي كه آبريزگاه ها در آنجا ساخته مي شود ، خود يك نكته اي است . اينجا مي بايست از آخرين ورو به سوي پشت به قبله باشد به شيوه اي كه صف نمازگزاران به سوي آبريزگاه ها نباشد .
مسجد زردگ يا كنج گلين : در شهرستان اردكان در شمال استان يزد . اسم كتاب : معماري مساجد 232-230-229
حياط كوچك مسجد به ابعاد حكم پايانه اي را دارد كه تمام راههاي مسجد بدان ختم مي شود و تناسب بسيار خوبي با سير قسمتهاي مسجد را دارد اين حياط در وسط مسجد در حد فاصل ايوان و شبستان قرار گرفته است . ضلع جنوبي حياط را ايوان تشكيل مي دهد و در ورودي كوچك شبستان در وسط ضلع شمالي آن قرار دارد . دو ضلع غربي و شرقي آن نيز به دو راهرو و دو طرف گنبد ختم مي شود كه در ورودي اصلي و فرعي نيز به آن راهروها باز مي شود . براي نماسازي ديوارهاي حياط از نوعي ساروج ناشناخته استفاده شده كه تا كنون مواد تركيبي آن تقريبا ناشناخته مانده و به احتمال زياد از ماسه نرم و آهك و رنگ قرمزي كه شايد روناس بوده استفاده مي كردند كف حياط كه بيست سانت از ساير نقاط گودتر بوده با آجر فرش شده است .
نكته مهمي كه براي ما در همة مساجد دوران اسلامي قابل توجه است ، رعايت سلسله حرارت فضايي در آنها است كه حمل ورودي يا جلو خان و دالان و راهرو ها و هشتي و صحن و سر انجام ايوان است كه به شبستان و و گنبد خانه متصل مي شود و و همگي د رنهايت به سوي معراب معطوف هستند.
يكي از شگردهاي طراحي مساجد در معماري اسلامي استفاده از تناسبات قوي هندسي در پيكره و طرح آنهاست و بطوري كه نقش و نماي مساجد در ارتباط با همديگر طراحي شده اند به ويژه از لحاظ تناسب اين ارتباط تنگاتنگ است و غالباً از تناسب كلايي استفاده شده است در ضحن اجراء معماري نيز
به همين ترتيب هستند .
تعيين مساحت شبستان و صحن : در مناطق سرد سير شبستان بزرگترين بخش مسجد است در اين مناطق صحن نقش كمتري را ايفا مي كند و در حداقل ممكن خلاصه شده است –
در مناطق معتدل زمين مسجد به تناسب و تقريباً مساوي بين شبستان و صحن تقسيم مي شود .
در مناطق گرم ، مساحت صحن به مراتب بزرگتر از از شبستان است و صحن نقش كاربردي بيشتري دارد .
به طوري كلي آب در دو وضعيت در مساجد بكار گرفته شده است .
1-بعد نمادين آن كه در اين حالت براي وضو – آخرين تطهير از نماز – نيز از آن استفاده مي شود .
2-براي ساير مسائل طهارت : در بعد نمادين آب بصورت جاري ، قنات و حوض يا آب نما با ابعاد مناسب براي آب كر در مسجد مختلف وجود دارد . در برخي از مساجد حتي در كنار حوض ، سكويي براي نماز مهياست ، مثل مسجد مهاباد و جامع سنندج
exhibitlons
1-الگوهاي اوليه صحن مساجد
حياط يا فضاي باز مسجد از مهم ترين عناصري بود كه در قرون متمادي و در مساجد بنا شده در گستره ممالك اسلامي ، چه آنهايي كه توسط خلفا و سلاطين ساخته شده و چه مساجد محلي كه در نهايت سادگي به دست مردم ايجاد مي شدند ، ضمن هويت بخشيدن به مسجد ، تجلي وحدتآنها بوده است . سه عامل نفوذ جهان بيني اسلام ، الگوي مسجد مدينه ، و سنت استفاده از حياط مركزي كه از ديرباز در فرهنگ معماري مردم خاورميانه وجود داشته باعث شده است كه استفاده از حياط مركزي به عنوان يكي از عناصر اصلي در ساخت مساجد مورد استفاده قرار گيرد . در اينجا به اختصار به اين عوامل اشاره مي شود :
نفوذ جهان بيني اسلام : درونگرايي يكي از ويژگي هايي است كه درجه اهميت به باطن را در مقابل توجه به ظاهر متجلي مي سازد و در واقع تاكيدي بر عالم غيبت و تفسيري بر يكي از صفات الهي (باطن) است ، كه در زندگي فرد مسلمان با تاكيد بيشتر بر ابعاد دروني و معنوي در مقايسه با ابعاد بيروني و مادي نقش دارد . چنين تاكيدي در بسياري از احاديث مشهور است . حتي در رابطه با عبادت ، مرحوم علامه طباطبايي (ره) در تفسير سوره بقره مي فرمايد :
«حقيقت همه عبادات يدني مجسم كردن حالات قبلي و توجهات باطني است و به وسيله آنها حقايقي كه بسي برتر و بالاتر از عالم ماده و جسمانيات است در صورت ، جسماني جلوه مي كند چنانكه امر نماز و روزه و حج و ساير عبادات و اجزا و شرايط آن بدين منوال است» .
بنابراين اعمال فيزيكي عبادات ، احساس دروني و باطني را ايجاد مي كنند كه باعث بروز و رشد معنويات در عبادتگر مي شود . كعبه كه مسلمانان روزي پنج بار به سوي آن به نماز مي ايستند خالي است . خالي بودن آن سمبلي از غيرماديت و معنويت مقصد نهايي است . در نماز اين مركز مجسم مي شود ، مركزي كه غايب و غير ديدني است . اگرچه اين مفاهيم بسيار دور از معماري به نظر مي رسند ، ولي درونگرايي به عنوان يك ركن اساسي در همه ابعاد زندگي مسلمين ديده مي شود . به عنوان مثال ، مسجد نه به عنوان فضايي كه از همه طرف قابل رويت باشد، بلكه براي كسي كه وارد آن شود و آن را تجربه كند قابل درك است . معنويت فضا با شكل آن محصور ميشود همان گونه كه روح توسط بدن انسان احاطه مي گردد . اين احساس محصور بودن ،ؤ فضا را تعريف مي كند . بدين گونه و در بيان اين معماري درونگراست كه حياط مساجد اهميت خاصي در فرهنگ معماري اسلامي مييابد .
الگوي مسجد مدينه : قداست مسجد در رابطه متقابل عبوديت عبد و ربوبيت رب قرار دارد . بنابراين عظمتش هم ، در معنويت آن است نه در ساختمان و بناي رفيع آن . پيامبر اكرم (ص) در ورود به مدينه اقدام به احداث چنين مكاني كرد . مسجد مدينه به عنوان كانون نورانيت اسلام براي هميشه در تاريخ باقي ماند .
مسجد مدينه در حقيقت يك فضاي باز محصور شده بود. رسول خدا (ص) حساسيت بسياري در سادگي و بي پيرايگي آن داشتند و تا ضرورتي نداشن چيزي بر كالبد آن نيفزودند .
ديوار مسجد به پايان رسيد ولي در آغاز سقف و ستوني براي آن نساخته بودند و محوطه مسجد چهارگوش و طول و عرض آن هر كدام صد ذراع بود و گفته اندكه عرض آن قدري كمتر بود . ارتفاع ديوار به اندازه قامتآدمي بود » .
و بخش سرپوشيده آن يك سال بعد از ساخت مسجد بهآن اضافه شد .
«بعدها كه حرارت هواشدت گرفت اصحاب موضوع مسقف كردن مسجد را با آن حضرت در ميان گذاردند پس تبركهايي از تنه درخت خرما نصب كردند و سقف را با پوست خرما پوشاندند . زمين مسجد پيغمبر خاك بود و هر كس دامني از شن همراه مي برد و به جاي خويش مي ريخت كه هنگام نماز به خاك و گل آلوده نشود . پيغمبر اين بديد و فرمود فري نيكوست و همه مسجد را شن ريختند . »
مساجد اوليه از قبيل مسجد كوفه و مسجد بصره در ابتدا به همين فرم ساده ساخته شدند و در آنها فضاهاي باز يا حياط مساجد سطح بيشتري نسبت به سطوح سرپوشيده داشتند .
سنت پيشينه : استفاده از حياط مركزي در بين النهرين به زمان اوروك (2500 – 3000 ق.م.) بر ميگردد ، كه به عنوان يك فرم كلي در احداث قصرها به كار مي رفته است . قصر مسليم در كيش متعلق به پادشاه سومري (بنا شده در حدود 2600 سال ق.م.) يكي از قديمي ترين نمونه هاي باقيمانده از حياط مركزي است . در قصرهاي هخامنشيان نيز از حياطهاي مركزي استفاده مي شده است . حياط مركزي كه قبل از اسلام به دلايل گوناگون مورد استفاده بوده ، در فرهنگ اسلام به عنوان بياني از احساس مسلمين نسبت به فضا معنا يافته و چه از نظر كاربردي و چه از ديد سمبليك به اوج خود مي رسد .
2-سير تحول در صحن مساجد :
عليرغم دسته بنديهايي كه در رابطه با معماري مساجد صورت گرفته است تقسيم بندي حياط مساجد در معماري اسلامي و به طور مشخص سير تاريخي و توعات بومي آن تقريباً بدون مطالعه مانده است . با اين حال در ارتباط بال موقعيت الگوي حياط (صحن) نسبت به زمين مسجد ، صحن مساجد را مي توان در دسته بندي زير خلاصه كرد :
صحن يك طرفه : تحت تاثير الگوي مسجد پيامبر ، در بيشتر مساجد اوليه كه در قرن اول هجري ساخته شده بودند از قبيل مسجد كوفه و بصره حياط در يك طرف زمين قرار مي گرفت . پيرامون حياط ، رواق هايي در يك ، دو ، سه و يا چهار جبهه ميساختند كه علاوه بر جنبه هاي عملكردي آن ، تاكيدي بر محصور بودن فضاي حياط بود . رواق ها در جهت قبله عريض شد ه و شبستان مسجد را به وجود ميآورند . صحن به عنوان يكي از عناصر شاخص در اين تركيب معماري ، كه به سبك عربي در طراحي معماري مساجد شناخته شده است ، به عنوان پيش درآمدي براي ورود به شبستان بوده است . ورود به صحت در جهت قبله است و در نتيجه ورود به شبستان مسجد به تدريج و با طمانينه صورت مي گرفت .مساجد جامع اوليه از جمله : جامع دمشق (ساخته شده در سال 709 م.) ، مسجد جامع تونس (732م.) و مسجد جامع قرطبه(785 م.) به اين فرم بودند . در ايران مسجگد تاريخانه دامغان و مسجدفهرج از قديم ترين نمونه هاي داراي صحن يك طرفه اند . در تركيه به دليل نفوذ معماري بيزانس از يك طرف و شرايط اقليمي از طرف ديگر ، استفاده از حياط در برخي مناطق به خصوص در قسمت آناتولي محدود است ، اين مساجد گرچه فاقد صحن اند ، ولي فضاي بازي كه در مقابل مسجد وجو دارد و به آن «زياده» مي گويند ، داراي عملكردي اجتماعي – مذهبي به مثابه صحن مسجد است . اما عنصر مشخص معماري مساجد دوره عثماني در مساجد بزرگي از جمله مسجد سليمانيه استامبول (1556 ميلادي) حياط هاي كوچك و مستطيل شكلي است كه به وسيله يك رديف رواق دور تا دور محاط شده اند .
صحن مركزي :مركزيت در اسلام نمادي از وحدت وجود است و بنابراين بازتاب كيفيتي است كه در بطن آن وحدت نهفته است . در بيان وحدت و انعكاس آن از طريق مركزيت ، فضاهاي پر و خالي مسجد هر يك به گونه اي به كيفيات فرمي و فضايي مجهز مي شوند :
صحن مركزي گسترده : آنچه كه باعث تغييري اساسي در كيفيت فضاهاي حياط در معماري اسلامي شد اضافه كردن ايوان بهآن بود . ايوان به عنوان فضايي بين داخل و خارج بنا هر دو كيفيت «داخل» و «خارج» را دارد ، با اين طراحي ايوان هاي مساجد بر محورهاي مركزي حياط نشان دهنده وحدتي بين حياط و ايوان هاست . در مقايسه بين ايوان با فضاهاي بسته و باز مسجد ، ايوان ارتباط بصري و فضايي نزديك تري با فضاي باز (حياط) مي يابد و به عنوان جزيي ازحياط معناي خود را از آن مي گيرد . به عبارت ديگر ، اين فضاي باز حياط است كه به سوي فضاهاي بسته تداوم و گسترش يافته و به داخل آنها نفوذ كرده است . اين گسترش و نفوذ كه مي تواند به وسيله ايوانهايي در يك ، دو و يا چهار جهت حياط باشد بر اهميت معنوي فضاي صحن به دليل عملكرد ايوان (كه براي خواندن نماز هاي فرادي، تشكيل حلقه ها درس ، محل تجمع و مذاكرات ومباحثات ، دعا و نيايش استفاده مي شود ) مي افزايد .
گسترش حياط به وسيله چهار ايوان در چهر سو ، فضاي باز بيشتري در رابطه با حياط مركزي ايجاد مي كند و تاكيدي بر مركزيت صحن است . ايواني كه در جهت قبله است به وسيله عمق و يا ارتفاع بيشتر اهميت مي يابد و در نتيجه به فضاي صحن در عين ايستايي ، جهتي معنوي مي دهد . طرح چهار ايوانه كه اصالتاً سبكي ايراني است و به صورت ايوان هايي نامنظم در تالار و قضرهاي اشكانيان از قبيل قصر آشور استفاده مي شده است ، به فرمي قرينه و منظم در دوره اسلامي تبديل شده و بعد از سلجوقيان در ساخت مساجد متداول مي شود . مسجد جامع زواره قديمي ترين مسجد باقيمانده از اين سبك است . اين الگو به عنوان فرمي غالب در بسياري از مساجد مناطق اسلامي به خصوص در ايران ، هند و آسياي مركزي مورد استفاده قرار گرفته است .
3-تطابق فرم با عملكرد
عملكرد هاي متفاوت مساجد براي عده اي كه در دين اسلام به بينش كلي گرايي نسبت به امور مادي و معنوي (عدم تفكيك امور اخروي و دنيوي) توجه كافي نداشتهاند سبب ارائه تفاسير نادرستي شده است ، مثل :«در قرون وسطي مسجد يك مكان مقدس مذهبي به معناي دقيق كلمه نبود بلكه در مسجد آن روزگار غير از عبادت بسياري از فعاليت هاي فرهنگي و اجتماعي نيز صورت مي گرفت … تنها پس از مسلمان شدن مغولان از قرن پانزده و شانزده به بعد مسجد به صورت عبادتگاه درآمد و همه گونه فعاليت هاي غيرديني در مسجد ممنوع شد .
نقش حياط در عملكردهاي مذهبي و اجتماعي مساجد بسيار با اهميت بوده است . آدم متز در توصيف مساجد قرن يازدهم به شباهن بين حياط مساجد و ميادين عمومي اشاره كرده است . و در كتاب زندگي مسلمانان در قرون وسطي آمده است .«… مسجدهاي آن دوره حياط بزرگي داشت كه در وسط آن حوض و چاه آب يا چشمه ساري وجود داشت . در اطراف مسجد رواق يا سرسرايي مي ساختند كه به ايوان هاي چندي كه از نظر بزرگي و كوچكي و تزيينات يكسان نبودند راه داشت . بعضي از ايوان و تالار و شبستان هاي مساجد آن قدر بزرگ بود كه هزاران نفر مومن به آساني مي توانستند در آن مجتمع نماز بگزارند . برخي شبستان هاي ديگر براي طلاب وبرخي ديگر براي بركزاري جشن ها و ساير امور مورد علاقه گروندگان و مسلمانان اختصاص داشت » درهاي مساجد در اين دوران در شب و روز باز بودند و مساجد علاوه بر عملكرد مذهبي ، عملكرد اجتماعي مهمي نيز داشتند كه صحن مساجد را به فضاهاي باز شهري شبيه مي ساخت .
شكل و كالبد مساجد در دوران اسلامي دستخوش تغييرات بسياري شده اما صحن فرم كلي خود را حفظ كرده است و عليرغم آن كه طراحي هندسي در هنر اسلامي بسيار پيشرفت كرده بود و تزيينات بر نمادها ، گنبدها و سردرها نشان دهنده اوجي از به كارگيري اشكال هندسي در معماري بوده است ، فرم حياط به مقدار زيادي تابع شكل كلي مسجد بود كه آن هم به دليل جنبه هاي عملكرذي فضا و صف بستن نمازگزاران (به شكل مستطيل و يا مربع در پشت سر امام ) به خصوص در نمازهاي جمعه كه از فضاي صحن استفاده مي شده داراي نقشه اي مستطيل و يا مربع بوده است . تناسب بين فضاهاي بسته و باز سبب شد كه توسعه فضاي شبستان باعث توسعه حياط مسجد نيز بشود . اين امر به خوبي در توسعه هاي مسجد قرطبه بين سالهاي 798-785 ميلادي مشهود است .
4-ارتباط صحن با باغ هاي اسلامي
اهميت نمادين آب در فرهنگ مردم خاورميانه به قبل از دوره اسلامي باز مي گردد ، قرآن مجيد تاكيد بيشتري بر مركزيت آب در حيات موجودات داشته ، بهشت را به عنوان باغي كه در زير آن جويهايي در جريان است توصيف مي كند . عليرغم بهره گيري از آن در قالب آبنماها و فواره هاي كوچك در مساجد جامع عهد بني اميه آثاري از آنها باقي نمانده است و قديمي ترين نمونه باقي مانده در مسجد جامع سامره است . ارتباط حياط با باغ در معماري اسلامي ، در قرون وسطي وقتي استقرار آبنما در مركز حياط ، با فرم هاي متفاوت ، مورد تاكيد قرار مي گيرد بسيار به يكديگر نزديك ميشوند . مسجد قيروان كه صحني شامل فواره ها و جويبارهايي براي عبور آب جاري داشته است از بهترين نمونه هاست . در تاكيد بر ابعاد بصري و اهميت آبنماهاي مستقر در مركز صحن ، سقفي روي آن بنا مي شده است . در مسجد محمد پاشا در استامبول كه توسط سينان معمار معروف دوره عثماني در 1572 ميلادي شده است ، سقف گنبدي آبنما ، اولين عنصري از مسجد است كه پس از طي كردن پله ها و رسيدن به حياط مسجد كه در طبقه اول قرار گرفته ديد ناظر را به خود جلب مي كند .
گرچه حضور آب به عنوان نماد زندگي ، بهشت ، پاكي و نشانه زيبايي و آباداني در فرهنگ اسلامي مورد اشاره قرار گرفته است و در نتيجه در فضاي معنوي مسجد ، وجود آبنما در حياط بيشتر به دليل جنبه هاي نمادين آن بوده اما در بسياري از موارد ، خصوصاً در ايران ، جنبه هاي عملكردي آن از قبيل محلي براي وضو و تلطيف هوا موردتوجه بوده است .
نتيجه گيري :
حياط (صحن) مسجد از ويژگي هاي معنوي و ابعاد عملكردي مهمي برخوردار است كه در تفسير فضاي مسجد و شكل دادن به ساختار نظام فضايي آن مهم ترين نقش را ايفا مي كرده است . متاسفانه گرايش غالب در معماري عصر حاضر در تخريب بسياري از مفاهيم سنتي است بدون آن كه به ويژگي هاي آنها و تعيين جايگزين مناسبي براي آنها انديشه اي كامل تر ارائه شود . صحن مساجد به دلايل گوناگون از قبيل رواج تفكر معماري مدرنيسم ، تفكر مادي و نگرش سوداگرانه به زمين ، عدم توجه به معنا و كيفيات فضايي آن، مورد بي توجهي طراحان قرار گرفته اند . مساجد ، برخي بدون صحن طراحي مي شوند . حذف صحن از معماري مسجد و ايجاد ارتباط مستقيم و بي واسطه بين بيرون و درون مسجد در طرح هاي معاصر ،نظم سلسله مراتبي گذرا مومن از بيرون و درون را به شدت تحت تاثير قرار داده و ضمن تقليل خلوت و خصوصيت درون مسجد ، بر امكانات و تهميدات مورد نياز حضور قلب مومنين از جمله آرامش ، تاثير منفي دارد . يا در بسياري از موارد طرح به گونه اي است كه امكان استفاده از صحن براي نمازگزاران فراهم نيست . اين بي توجهي ها در برخي موارد تاثيرات منفي در استفاده از صحن مساجد قديمي نيز داشته و آنها را تا حد يك دسترسي سريع از خياباني به خيابان ديگر تنزل داده است .
صحن مسجد به عنوان فضايي با معنا و هويت دهنده به مسجد از ويژگي خاصي برخوردار است . نگاهي به اهميت اين عنصر ، كه در الگوي اوليه خود ، نه به عنوان جزيي از مسجد بلكه به عنوان كل آن مطرح بوده است ، نياز توجه بيشتر به اين فضا ، تعالي مفاهيم نمادين و كيفيات فضايي و بصري كه همواره در طول تاريخ در حال تحول و تكامل بوده است و همچنين به كارگيري مناسب آن را در طرح هاي جاري طلب مي كند .
2-بررسي برخي از مساجد معاصر ايران با «نگرشي نو در اجزاء و عناصر انتزاعي»
با توجه به اهميت جايگاه معرفي ، بررسي و نقد نمونه هاي مساجد معاصر در اين بحث اشاره اي داريم به چند نمونه از مساجد ساخته شده در ايران كه قدمت آنها به پنجاه سال اخير باز مي گردد . چگونگي نگرش نو در اجزاء و عناصر انتزاعي مسجد مورد تحليل قرار مي گيرد و براي پرهيز از توسعه بحث صرفاً موضوع انتزاع نگري در اين مساجد مطرح مي شود ، لذا بررسي سبكي و عملكردي مورد نظر نيست . در تصاوير ارائه شده كوشش مي شود عناصر انتزاعي به دور از عوامل حاشيه بنا به صورت تجريدي مورد توجه قرار گيرد .
2-1مسجد الغدير
در اين مسجد گنبد و مناز جاي خود را با شاخصه شدن حجم شبستان اصلس عوض كرده است . شبستان اصلي يك 12 وجهي منظم است كه در تركيب باشش حجم ديگر به صورت مطبق به تدريج به يك هشت ضلعي و دو مربع و يك دايره منتهي مي شود، كه به نوعي كثرت را به وحدت مي رسانند . حضور عدد 12 تاكيدي بر جنبه اعتقادي تشيع به ائمه معصومين (ع) است . فضاي دروني شبستان اصلي به تبع نياز فرمي از تناسبات كشيده اي در ارتفاع برخوردار شده است . محراب در اين مسجد بابك فرو رفتگي در فضاي داخلي و يك بيرون زدگي در فضاي خارجي مورد تاكيد قرار گرفته است . در نقوش آجري اين مسجد سعي شده است بياني ساده وجود داشته باشد . در مجموع معمار مسجد الغدير بر سعي در معرفي يك فضاي عبادي با بياني نو در ابعاد مختلف داشته است .
2-2 مسجد حضرت امير«ع»
در اين مسجد آنچه كه بيشتر خودنمايي مي كند مناره پلكاني شكل و سطوح مطبق سقف است كه براي يافتن بياني نو در تظاهر عناصر بيروني مسجد تلاش دارد . درون شبستان مسجد ، تزئينات آجري ساده اي با خطوطي از آيات قرآن منقوش شده است ، كه اين خطوط با ازدحام در مقابل محراب مثلثي شكل بر قبله تاكيد دارد . استفاده از نماي ساده بتوني در بيرون از بنا به نوعي نوآوري در تزيينات را نشان مي دهد .
2-3 مسجد الجواد
اين مسجد با فرم مخروط ناقصي كه در شبستان دارد نمادي از گنبد و منار را توأماً تداعي مي كند . تاكيد بر اين عنصر فرمال غفلت از ساير عناصر موجود در مسجد شده است به گونه اي كه ارتباط مناسب صحن و عناصر عملكردي از جمله شبستان هاي مردانه و زنانه كه فضاهاي اصلي را تشكيل مي دهند ، را دچار اشكال كرده است . در شبستان اصلي به دليل چند وجهي بودن تاكيد مناسب بر قبله وجود ندارد و قبله كه همواره در مساجد تقدس خاصي بر آن و فضاي پشتي آن بوده است جايگاهي ندارد . صحن مسجد كه در سلسله مراتب دسترسي به فضاهاي عبادي نقش خاصي دارد به دليل استقرار فرم 12 وجهي در وسط شكل مستطيلي اش تعريف مشخصي ندارد .
نورگيري فضاي شبستان اصلي با 24 پنجره مثلثي در ارتفاع و 12 پنجره در پايين تامين مي شود كه علاوه بر ورود نور نامناسب ، عامل از بين رفتن تمركز در اين فضاست .
2-4 مسجد نظامي مافي
در اين مسجد مناره از چهار مكعب مستطيل چرخيده بر يكديگر تشكيل شده است و صحن و رواق نيز با بياني جديد مطرح شده اند . به گونه اي كه سلسله مراتب معنوي در رسيدن به فضاي اصلي شبستان حفظ شود و شكستگي هاي سقف با تكرار خاص ايجاد شده ، جايگزين گنبد گرديده است . محراب در اين مسجد با يك شكستگي در فضاي شبستان تعريف شده و نماي سفيد سنگي با شيشه هاي تيره ، بياني نو از يك فضاي عبادي با ظهور مصالح جديد را به نمايش گذاشته است .
2-5 مسجد دانشگاه تهران
در اين مسجد سلسله مراتب دسترسي از صحن و رواق ها به ايوان و شبستان مسجد ختم مي شود، اما اين وضعيت مخصوصاً در رواقها با جهت گيري هاي حركتي در اطراف مسجد كمتر متناسب شده است و بيشتر صرف وجود اين عناصر عامل پيدايش آن است . عناصر شاخص كننده اين مسجد دو مناره استوانه اي منفكم شده از پيكره مسجد و يك گنبد فيروزه اي است . گنبد به علت كوتاهي در ديد ناظر قرار ندارد و مناره ها به علت دور افتادن از پيكره اصلي مسجد بر چيزي تاكيد نمي كنند . درون مسجد هشت جفت ستون مورب بر گنبد تاكيد مي كنند و خطوط ثلث آيات قرآن كريم با كاشي هاي سبزرنگ در روي ستون ها كه از زمين برخاسته و به گنبد ميرسد، تلاشي در جهت القاء روح معنويت در يك بيان انتزاعي جديد در فضاي شبستان است و به نوعي تقديس و عروج آيات الهي و توجه از عالم كثرت به عالم وحدت را به نمايش مي گذارد . آنچه كه بيشتر خودنمايي مي كند ، انحراف موجود در قبله و محراب است كه اصل اساسي جهت گيري شبستان مسجد را تشكيل ميدهد و در اجراي اين مسجد به فراموشي سپرده شده است . نماي بيروني مسجد از سنگ سفيد است كه در اطراف صحن و رواق ها با كاشي كاري سبز رنگ با خطوطي از آيات قرآني تركيب شده است . نماهاي جنوبي و غربي از هرگونه ويژگي حاكي از مسجد بودن عاري است .
2-6 مسجد دانشگاه كرمان
اين مسجد از يك مكعب كامل كه بر تلي از خاك چمن كاري شده قرار گرفته ، تشكيل شده است و شاخصه اي با مفهوم نو و ساده نگري خاصي دنبال گرديده است. صحن مسجد وجود دارد اما نقشي در سلسله مراتب رسيدن به مسجد ايفا نمي كند و صحن بايد مقدماتي براي ورود به مسجد باشد خود را كنار كشيده است كه البته در حفظ حرمت فضاي پشت محراب وجود صحن موثر است .و در اين مسجد محراب با صفحه اي از سنگ مرمر مفهوم مي يابد و با عبور هاله اي از نور تاكيد زيبايي بر قبله در فضاي شبستان ديده مي شود و بياني انتزاعي از نور الهي با خود دارد .
روابط هندسي در معماري دوران گذشته ايران ، در كليه اندازه هاي افقي و قائم و حتي در تزئينات بنا بكار مي رفته است (بررسي كمار بر هندسه در معماري گذشته ايران)
طراحي و معماران مساجد در دوره اسلامي ، سعي مي كنند تا همه اجزاي بنا را به صورت مظاهر آرايه هاي حق تعالي ابداع كنند . توحيدذ و مراتب تقرب به حق را به نمايش مي گذارند و بنا را چون مجموعه اي متحد و طرحي مطابق با تفكر عميق اعتقادي جلوه گر مي سازند . طراحان در مساجد ، به تضاد ميان فضاي داخل و خارج و حفظ مراتب توجه مي كنند . هنگاميكه انسان وارد بنا مي شود ميان درون و برون تفاوتي آشكار مشاهده مي كند . اين حالت در مساجد به كمال خويش مي رسد . به اين معني كه آدمي با كشف ميان داخل و خارج سير ميان وحدت و كثرت و خلوت و جلوت مي كند . هر فضاي خارجي جلوه نگاه و مكان توجه به مظاهر است يا به عبارت ديگر ؤ، فضا ، اجزاء و نقوش بنا در بيرون ، ميدان مشاهده و پر در اشارات و در درون تفكر و مكاشفه در عالم درون است .
در اسلام علي الخصوص شكل مدور تنها شكل كاملي دانسته شده است كه قادر به بيان جلال خداوندي است . غالباً بنايي كه شكل مدور و مرقدي مكعب شكل دارد ، دوگانگي آسمان و زمين را مجسم مي كند . چنانكه خانه كعبه در مكه ، مكعب عظيمي از سنگ سياه است كه در مركز صحن مستدير سفيدي بنا شده است .
تلفيق مربع با دايره در فرهنگهاي زيادي به چشم مي خورد چرا كه مربع با زمين مرتبط است . نماد مكان نيز هست و دايره هم شكلي آسماني است مبين زمان است .
در معماري مساجد اسلامي ، تلفيق و تبديل مقطع زميني چهارگوش به شكل گرد و كروي گنبد به بهترين و نابترين صورت اعمال شده است ، بدين گونه كه ميان پي مكعب شكل و قبه مدور كمابيش جنانمي معمولاً ساقه يا «گريو گنبد» كه هشت گوش يا هشت ضلعي است ، جا دارد . هشت ضلعي فوق هم از نظر شكل بصري و مفهوم هندسه و هم از نظر معناي نمادين هستي شناسي و حتي از نظر مكان جضور و بروز در بنا ، حدواصل و فصل واسط مربع و دايره است هشت ضلعي از جانبي مثل چهارگوش ، نمايانگر ايستايي و تعادل و نشانگر استقرار در مكان است . از طرفي ديگر ، به دليل كثرت اضلاعش بري از خصايص و حالات دايروار در خود نهفته دارد . در حقيقت اين شكل بيانگر حالتي است كه از چهارگوش استوار زمين در آمده و به سوي شكل دوار و گرد نزديك مي شود . در معماري مسجد همه چيز در نوعي قرينه سازي غوطه ور است .
صحن يا حياط يكي از ويژگي هاي بارز معماري پيش از اسلام ايران و مسجد، حياط است ، حياط مربع يا مربع مستطيل شكل است كه در مسجد صحن نيز خوانده مي شود . اغلب نخستين فضايي است كه مومن در وقت ورود به مسجد در آن قرار مي گيرد . به منظور و ضد گرفتن براي ورود به فضاي مسجد مي بايست حوضي در وسط اين صحن تعبيه شود .شكلهاي مختلف صحن ها از قوانين هندسي تبعيت مي كنند و كفسازي آنها را با سنگفرش ها به صورت منظم .
1-صحن – ايوان – مناره – شبستان – گنبد – محراب – منبر – تزئينات
انجام مي دادند . آب در ايران پيش از اسلام نيز در معماري فضاهاي مذهبي نقشي اساسي داشت .
ايوان : صفه ، پيشگاه اتاق ، قسمتي از ساختمان كه جلو آن باز و بي در و پنجره باشد به عربي ايوان مي گويند و جمع آن ايوانات و اواوين است .
يكي از عناصر قديم معماري ايراني است كه به صورت ساده از تاقي تشكيل شده كه يك طرف آن باز است رفته رفته ايوان به عنوان علامت مشخصه مسجد به سبك ايراني شناخته شده است و مساجد معمولاً از يك تا چهار ايوانه از هم متمايز هستند . ايوانها را در اطراف صحن يا حياط مسجد اجرا مي كنند كه خود ايجاد سلسله مراتب مي كند براي ورود به شبستانها كه محل اصلي عبادت است .
شبستان : جاي شب ، خوابگاه – آن قسمت از مسجد هاي بزرگ كه داراي سقف است . به طور كلي هر فضاي مسقف داراي ستونهاي مرتب شده به رديفهاي موازي كه يك طرف آن به صحن مسجد باز مي شود شبستان خوانده مي شود و مكان اصلي مسجد نيز هست . چنين فضايي در هر چهار سوي مساجد ايراني به چشم مي خورد ، مسجد جامع اصفهان نيز از اين گونه است . سقف شبستانها در فاصله ستونها مي تواند مسطح يا ضخيمي باشد . نوآوري و مهارت معماران ايراني در استفاده از تاق در سراسر جهان شهرت دارد ، مثلاً در مسجد جامع اصفهان حدود 470 تاق يافت مي شود كه با يكديگر متفاوتند .
تركيب معمول چهار ايوان
يك مكان پاك براي نماز براي هر نفر
1 متر مربع
همه دينهاي بزرگ مكانهاي مناسبي براي برگزاري مراسم نيايش خود برپا كرده اند و بيشتر آنها ساختمانهاي مخصوص براي اين منظور دارند .
مسلمانان نيز بناي مخصوص خود يعني مسجد را بوجود آورده اند . مسجد فقط مكان تجمع براي برگزاري نيايش نيست بلكه كاركردهاي ديگري نيز دارد. مسجد محلي براي بسياري از گردهماييهاي مذهبي و اجتماعي است ، مكاني براي تعليم ، تفكر و مطالعه فردي و حتي محلي است براي استراحت كسانيكه به سرپناهي در بعد از ظهر گرم نياز دارند يا مكان مناسبي براي شب ندارند ، مسجد با اين كاركردها ، نسبت به ساير مكانهاي نيايش در تمدنهاي ديگر ، بيشتر به زندگي روزمره جامعه اسلامي مربوط مي شود .
همچنين مسجد مهمترين بناي حوزه فرهنگ اسلامي است .
در مساجد ايران انواع طرحهايي معماري از جمله طرحهاي شبستاني ، چهار طاقي يك ايواني ، دو ايواني وئ چهار ايواني را به صورتهاي متنوع مي توان مشاهده كرد كه هر كدام نمايانگر دوره اي از تاريخ معماري و سبك مرسوم در منطقه اي از كشور مي باشد . علاوه بر طرح معماري ، خصوصيات هر يك از عناصر و فضاهاي كالبدي مساجد نيز كمابيش مي تواند گوياي سبك نقش اجتماعي و حوزه كاركردي آنها باشد . هر يك از انواع مساجد مانند مصلاها، مساجد جامع – مساجد محله اي ، مساجد كوچك (نمازخانه ها) ، مساجد بكارگورستانها (مسجد مقبره ها) (مسجد – مدرسه ها) از لحاظ وسعت ، عناصر و اندامهاي كالبدي ،تركيب فضايي و موقعيت در بافت شهري داراي ويژگي هايي هستند كه آنها را از ساير انواع مساجد متمايز مي سازد . فضاهايي مانند شبستان ، گنبدخانه ايوان – صحن ، رواق – ورودي – مقصوره وضوخانه و عناصري مانند گنبد ، منار ، محراب ، سردر و ستون هركدام به تنهاي و همچنين در تركيب بايكديگر موجب پيدايش انواع گوناگون و متنوعي از فضاهاي معماري شده اند .
گردآورنده :
سارا ظلي – راحله غفاري – شيده حسين زاده – آزاده مراد نژاد
استاد : جناب آقاي مهندس عصاره
لطفا توجه کنيد اين فايل ” ابنیه سنتی ایران ” که در اختیار شما قرار دارد، به صورت قابل ویرایش می باشد و در خود اسلاید های پاورپوینت بدون بهم ریختگی قرار گرفته است. لذا امکان تغییر و ویرایش محتوای این فایل برای شما فراهم است. با توجه به این موضوع، امیدواریم که این فایل برای شما مفید واقع شود و باعث رضایت شما از خدمات ما گردد. با تشکر از اعتماد شما به ما..
تعداد صفحات ورد : 63
فرمت فايل : وورد
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.