مقاله شبيه سازی جامع ديناميکی غيرخطی دسته موتورهای هيدروليکی با فرمت ورد در 30 صفحه تهیه شده است.
انوشيروان فرشيديانفر 1
دانشيار
حامد يزدانی نژاد2
کارشناس ارشد
چکيده
اين مقاله با ارائه مدل ارتعاشی غيرخطی و جامع از دسته موتورهاي هيدروليکي سعي بر ارائه مدل رياضي کاملی جهت پيشبيني صحيح رفتار سيستم دارد. مدل رياضي سيستم، مدلي غيرخطي بر مبناي پارامترهاي متمرکز تعريفشده ميباشد. بدين منظور ابتدا معادله کوپله مومنتوم جامع سيستم استخراج شده است. جهت استخراج معادلات مومنتوم از معادلات حاکم بر سيال و از مفاهيم مکانيک محيط پيوسته استفاده شده و مكانيزم سوييچينگ ديكاپلر نيز با استفاده از تابع نمايی آرکتانژانت در مدل وارد شده است. در ادامه، با روش انتگرالگيري عددي، پاسخ زماني سيستم در فرکانسها و دامنههای تحريک استاندارد بررسي شده است. مدل توانايي توجيه رفتار غيرخطي دسته موتورهاي هيدروليکي را در فرکانسهای زياد تحريک، داراست. همچنين علاوه بر نواحی غيرخطی شناخته شده, ناحيه ارتعاشی ديگری نيز شناسايی شده است که منجر به غيرخطی شدن رفتار سيستم میشود. نتايج حاضر اصلاح ارزشمندي بر مدلهاي موجود با بکارگيري کامل پارامترهاي غيرخطي و معادله مومنتوم جامع سيستم ميباشد و رفتار غيرخطي پيشبينيشده با نتايج آزمايشگاهي تطابق بيشتری دارد.
واژه هاي راهنما: مدلسازی غيرخطی, دسته موتور هيدروليکی, پاسخ فرکانسی, تابع انتقال
1- مقدمه
امروزه جهت بهبود عملكرد ارتعاشي خودرو از نسل جديدي از دسته موتورها به نام دسته موتورهای هيدروليکی جهت كاهش ارتعاشات نامطلوب وارد بر سرنشين (ناشي از ناميزاني موتور و ناهمواري جاده) استفاده ميشود. تغييرپذيري مشخصه هاي ارتعاشي سيستم در دامنه و فركانسهاي تحريك متفاوت وارد بر موتور خودرو، عامل اصلي محبوبيت اين دسته موتورهاي خودتنظيم ميباشد. تعيين چگونگي تغيير مشخصههاي سيستم دسته موتور هيدروليكي مستلزم تعيين پاسخ گذراي سيستم و نحوه تغييرات سختي، دمپينگ و لختي اجزاء منعطف سيستم شامل لاستيك، محفظهها و سيال ميان محافظ نسبت به زمان مي باشد.
خودروسازان متوجه دو نوع کلی ارتعاشات نامطلوب وارد بر اتومبيل شدهاند. اولين منبع، خروج از مرکزی موتور میباشد و شامل فرکانسهای 25 تا 200 هرتز با دامنه تحريک کمتر از 3/0 ميليمتر می باشد ]1[. دومين منبع تحريک از ورودی های ناشی از ناهمواريهای جاده و گشتاور موتور در شتابگيری های ناگهانی نتيجه می شود. پستی و بلندی و موانع جاده، نوعی اغتشاش را از طريق سيستم تعليق به بدنه موتور اعمال می کند، در حالی که شتابگيری های شديد باعث اعمال گشتاور زيادی به موتور و درنتيجه اثر آن بر دسته موتورها می شود. فرکانس تحريک اين منبع زير 30 هرتز و دامنه آن بالای 3/0 ميليمتر می باشد ]1[. به طور کل می توان شرايط اعمالی بار را از ديدگاه نويز و ارتعاشات به دو دسته تقسيم کرد:
1. شرايطی که طی آن ارتعاشاتی با فرکانس کم و دامنه ارتعاشی زياد به موتور اعمال می شود و معمولا شرايط جاده، شتابگيری سريع، ترمزهای ناگهانی و تعويض دنده از جمله عوامل ايجاد اين نوع می باشند.
2. ارتعاشات ثانويه که در حين روشن بودن ماشين همواره بر موتور اعمال می شوند، ارتعاشاتی با مقادير فرکانسی زياد و دامنه بسيار کم می باشند. ميزان خروج از مرکزی موتور مهمترين عامل ايجاد اين نوع می باشد.
درنتيجه اتومبيل به منظور رفع آسيبهای ناشی از دو نوع ارتعاش فوق نياز به دو نوع دسته موتور، با عملکرد متفاوت دارد: يکی با سختی و ميرايی زياد برای ارتعاش نوع اول که به نام جاذب شوک (shock absorber) شناخته میشود و ديگری با سختی و ميرايی کم برای نوع دوم که به نام جداساز ارتعاشی (Isolator) ناميده میشود. پس مشخصههای يک دسته موتور ايدهآل بستگی به شرايط دامنه و فرکانس تحريک دارد. يک دسته موتور لاستيکی (معمولی) با مشخصه های خطی نمیتواند دو هدف فوق را ارضا کند. میتوان چنين استنباط نمود که يک دسته موتور ايدهآل سيستمی است که دارای ميرايی و سختی غيرخطی وابسته به شرايط دامنه و فرکانس تحريک باشد. درنتيجه سختی ديناميکی يک دسته موتور ايدهآل بايستی تا حدودی از نمودار شکل 1 تبعيت کند]1[. همانطور که ديده میشود در فرکانسهای کم نياز به دمپينگ زيادی به منظور جلوگيری از bounce خودرو (نوعی حرکت عمودی ناگهانی در راستای محور کف تا سقف خودرو) و حفظ پايداری راندن میباشد. به همين ترتيب در فرکانسهای زياد برای جداسازی ارتعاشی مطلوب نياز به دمپينگ کم میباشد تا به موتور لطمه ای وارد نشود. دسته موتور هيدروليکی چنين شرايطی را برای ايده آل سازی يک دسته موتور فراهم می سازد.
پيشبيني رفتار اين سيستم در بازه فرکانس و دامنه تحريک استاندارد به دليل عملكرد غيرخطي آن از اهميت بسياري برخوردار است و تاکنون مطالعات متعددي در اين زمينه صورت گرفته است. مطالعه و طراحي يك سيستم جامع جهت جداسازي ارتعاشي موتور در بازه گستردهاي از فركانس و دامنه تحريك توسط Brach و Haddow [1] انجام شدهاست.
Kim و Singh [2] در يك تحقيق جامع، پارامترهاي وابسته به زمان را در دسته موتور هيدروليكي شناسايي و معرفي كردهاند. آنها همچنين مدلي از اين سيستمها را با قابليت تغييرپذيري و كنترل اجزاء، بعنوان دسته موتورهاي گذرا و انطباقپذير پيشنهاد نمودهاند.
Golnaraghi و Nakhaie [3] در يک مطالعه عددي نشان دادهاند که يک مدل غيرخطي ساده، تا حد خوبي مشخصات سوييچينگ ديکاپلر را نشان ميدهد. اما اين مرجع از پيشبيني دقيق رفتار ديکاپلر ناتوان است.
آزمايشات Geisberger و همکارانش [4] بر روي يک سيستم نمونه نشان ميدهد که در فرکانسهاي بالا رفتار دسته موتور هيدروليكي به شدت غيرخطي ميگردد که با نتايج تئوري آنها در فرکانسهاي زياد تطابق چنداني ندارد. آنها معادلات مومنتوم سيال ميان ديكاپلر و باريكه اينرسي را با فرض يك منفذي بودن سيستم در دو حالت تحريك با دامنه كم و زياد، تشكيل دادهاند و بنابراين مدل آنها، بمنظور توجيه رفتار همزمان اجزاء، نامناسب مي باشد. آنها در نتايج خود اشاره نمودهاند كه مدل تشكيل شده، توانايي توصيف رفتار غيرخطي مدل خطي را در فركانس هاي بالاي 250 هرتز دارا نميباشد. آنها سوييچينگ ديكاپلر را دليل بر اين امر دانستهاند.
Adiguna و همكارانش [5] نيز در تحقيقات اخير خود، پاسخ گذراي يک دسته موتور هيدروليکي را به دو روش تحليلي و آزمايشگاهي بررسي نموده و رفتار دقيق مکانيزم سوييچينگ ديکاپلر را توجيه نمودهاند. نتايج تحليلي آنها مطابقت بسيار زيادي با نتايج عملكردي دسته موتور هيدروليكي دارد. آنها در مقاله خود به بررسي پاسخ فركانسي تحريك نپرداختهاند، ولي توانستهاند با روش تحليلي انجام شده، حوزه رفتار غيرخطي عملكرد سيستم خطي را در فركانسهاي بالا اثبات كنند.
نمونه بسيار مناسب و قابل قبولی از تحليل همه جانبه اجزاء يک دسته موتور هيدروليکی را می توان در مطالعات Shangguan و Lu [6] مشاهده نمود. آنها با اعمال روش اجزاء محدود بر روی محافظ سيال, منافذ دیکاپلر و باريکه اينرسی و همچنين لاستيک فوقانی, شرايط ستاپ آزمايشگاهی Geisberger و همکارانش [4] را بصورت مجازی در نرم افزار ADINA شبيه سازی نموده اند. نتايج ايشان مطابقت خوبی با نتايج آزمايشگاهی در حوزه خطی عملکرد دسته موتور هيدروليکی دارد.
فرشيديانفر و يزدانينژاد [7] نيز با مدلسازي غيرخطي پارامترهاي سيستم، پاسخ ديناميكي را با دو معادله مومنتوم غيرهمزمان دو منفذ، در شرايط مختلف تحريك استخراج نمودهاند. معادلات مومنتوم در مقاله ايشان نيز مشابه با مطالعات مرجع [4] در دو تحريک ارتعاشی متفاوت, بصورت دیکوپله درنظرگرفته شده است.
در اين مقاله با مدلسازي دقيق پارامترهاي غيرخطي يك سيستم نمونه با توجه به مكانيزم سوييچينگ ديكاپلر و با همزمانكردن معادلات مومنتوم ديكاپلر و باريكه اينرسي، برخلاف مدل Geisberger و همكارانش [4] به شبيهسازي رفتار آن در يک کد يکپارچه ANSYS/MATLAB/Simulink پرداخته و پاسخ ديناميكي سيستم را در بازه وسيعي از دامنه و فركانس تحريك استخراج می نماييم. معادلات مكانيك محيط پيوسته حاكم بر سيال داخل دو منفذ اعمال شده است [8]. با يافتن تابع انتقال همزمان سيستم خطي، پاسخ فركانسي در محدوده وسيعي از فركانس و دامنه تحريك بررسي خواهد شد. پارامترهاي غيرخطي، از نتايج آزمايشگاهي بدست آمده و براي يافتن سختي مختلط ارتعاشي جزء لاستيکي فوقاني از تحليل هايپرالاستيکANSYS استفاده شده است.
2- دسته موتور هيدروليكي، تعاريف
دسته موتور هيدروليكي از دو بخش كلي تشکيل شده است؛ بخش لاستيکي اصلي و بخش هيدروليکي که رفتار ديناميکي مطلوب را حين عملکرد سيستم ايجاد ميکند. شكل (2) اجزاء يك سيستم نمونه را نشان ميدهد.
بخش هيدروليکی شامل دو محفظه پر از سيال میباشد. اين سيال می تواند مخلوطی از ضديخ با اتيلن گليکول (Ethylene glycol) باشد. نکته مهم در انتخاب سيال, تراکمناپذيری, عدم واکنش شيميايی با اجزاء لاستيکی, فلزی و چسبانندهها و نقطه جوش و فشار کاويتاسيون بالا میباشد. قسمت تحتانی محفظه پايينی از يک ورق لاستيکی قابل انعطاف تشکيل شده است که هنگام اعمال نيرو به آن منعطف شده و عملکرد يک منبع باز و بسته شونده را به محفظه پايينی می دهد. محفظه بالايی از زير خود به وسيله صفحه جداکننده فولادی متشکل از دو کانال عبوری مسدود می شود. اين صفحه به پايه دسته موتور فيکس می شود. دو محفظه از طريق دو کانال به نامهای باريکه اينرسی1 و دی کاپلر2 با هم ارتباط دارند. گاهی به باريکه اينرسی، کانال دمپينگ3 نيز گفته می شود. دیکاپلر يک ديسک لاستيکی صلب می باشد که در محل خود معلق است و می تواند آزادانه در بازه حرکتی خود ( بسته به شرايط اعمالی ) نوسان کند. اگر يک دسته موتور تنها دارای باريکه اينرسی باشد دمپينگ بسيار زيادی را در فرکانسهای پايين (دامنه تحريک زياد) به سيستم اعمال میکند، اما در فرکانسهای زياد (دامنه تحريک کم) درست مانند دسته موتورهای الاستومری دچار مشکل میشود و سختی زيادی را وارد سيستم میکند که در فرکانس بالا نامطلوب میباشد]1[. برای رفع اين مشکل از دیکاپلر استفاده میشود. دیکاپلر رفتار دسته موتور را وابسته به دامنه تحريک میکند. اين ديسک کوچک که مانند يک پيستون شناور عمل میکند در دامنههای تحريک کم به جريان سيال اجازه عبور ميان محفظهها را میدهد که در نتيجه در اين شرايط دسته موتور هيدروليکی تا حدود زيادی مشابه دسته موتورهای لاستيکی عمل میکند. زيرا مقاومت سيال در رفتار سيستم دخيل نشده و تنها جزء اصلی عملکردی, لاستيک اصلی میباشد. اين امر باعث رفتار ديناميکی دسته موتور با ضريب دمپينگ کم میشود که خصوصيات جداسازی ارتعاشی مطلوبی را در شرايط تحريک با فرکانسهای بالا ( دامنه کم ) سبب میشود. دامنه تحريک زياد باعث اشباع عملکرد دیکاپلر شده، کانال آن را بسته و سيال را به سوی باريکه اينرسی هدايت میکند. مقاومت بسيار زياد کانال در برابر عبور جريان سيال مشخصههای ديناميکی سيستم را افزايش میدهد. برای بدست آوردن رفتار دقيق دسته موتور هيدروليکی در تمامی بازه های فرکانسی تحريک بايستی تمامی اجزای آن را به درستی مدل نمود.
در تحريك با دامنه كم و فركانس بالا سيال از ديكاپلر عبور ميكند و به دليل مقاومت ناچيز ديكاپلر در برابر عبور آن، سيستم تبديل به يك دسته موتور معمولي ميشود. در تحريكات با دامنه زياد، ديكاپلر به بدنه چسبيده و سيال از باريكه اينرسي كه مقاومت بالاتري دارد عبور ميكند. اين بدين معناست كه در فركانس كم و دامنه تحريك بالا، سختي ارتعاشي دستهموتور افزايش مي يابد. Geisberger و همکارانش [4]، بررسي کاملي از نحوه عملکرد سيستم ارائه کردهاند.
3- مدلسازي دسته موتور
شکل (3) مدل پارامتری متمرکز يک دسته موتور هيدروليکي مجهز به ديکاپلر و باريکه اينرسي را نشان ميدهد. در اين مدل kr خصوصيات سختی سازه ای اصلی و br دمپينگ اصلی مربوط به لاستيک اصلی می باشد. لاستيک فوقانی مانند يک پيستون عمل می کند که با سطح موثر پمپا
admin –
مقاله شبيه سازی جامع ديناميکی غيرخطی دسته موتورهای هيدروليکی